نشانی: تهران، بزرگراه اشرفی اصفهانی، نرسیده به پل بزرگراه شهید همت، خیابان شهید قموشی، خیابان بهار، نبش کوچه چهارم، پلاک 1. نگاهی تازه به جایگاه زبان و ادبیات فارسی و عربی در دربار یعقوب لیث و جانشینان او. نگاهی تازه به جایگاه زبان و ادبیات فارسی و عربی در دربار یعقوب لیث و جانشینان او. نگاهی تازه به جایگاه زبان و ادبیات فارسی و عربی در دربار یعقوب لیث و جانشینان او.
او را ملکالدنیا و صاحب قران میگفتند، و او در عهد پادشاهی خود بر شرق ایران، به نام خود سکه زد و آنقدر در خود قدرت و شوکت دید که نام خلیفه عباسی را از خطبه انداخت و دستور داد در قلمرو حکومت او، تنها به نام یعقوب لیث صفاری خطبه خوانده شود. عمرولیث به او حمله کرد و جنگهای زیادی بین آن دو نفر درگرفت تا سرانجام در سال ۲۶۸ هجری قمری، خجستانی بهوسیله غلامانش کشته شد و بعد از آن، رافع بن هرثمه جای خجستانی را گرفت و خراسان را عرصه تاخت و تاز خود کرد. همه منابع تاریخی در مورد محل آرامگاه یعقوب لیث صفاری، اتفاقنظر دارند که یعقوب در جندی شاپور به خاک سپرده شده است؛ اما از نظر تاریخی و باستانشناسی، محل جندیشاپور بهطور دقیق بر مورخان، مشخص نیست.
یعقوب لیث صفاری بعد از شکست خود از خلیفه عباسی، به فارس رفت و والی خلیفه را در آنجا شکست داد تا فارس را ضمیمه قدرت خود کند؛ اما شخصی به نام صاحبالزنج در آنجا علیه خلافت قیام کرد و شکست خورد. منابع به قصیدهای اشاره دارند که توسط یکی از شاعران به زبان عربی در محضر یعقوب لیث سروده و قرائت شد و یعقوب شاعر را مورد سرزنش قرار داد که به زبان فارسی برای او شعر بسراید. این اصطلاح به جماعتی اطلاق میشد که به میل قلبی یعنی به طوع، در راه حفظ عقاید و برای جنگ و جهاد با کفار و خوارج قیام میکردند و این عمل را ثواب میشمردند. خلیفه معتمد عباسی در عوض، آنچه متعلق به یعقوب بود به عمرولیث داد و شحنگی (ولایت) بغداد و سامرا را که تا آن زمان متعلق به طاهریان بود، به عمرو واگذار کرد.
در دوره صفاریان، شرق ایران از لحاظ فرهنگی، پیشرفت داشت و از لحاظ اوج گیری زبان فارسی، این دوره را دوره رستاخیز زبان و ادب فارسی نامگذاری کردهاند. در دوره طاهریان نیز شعر فارسی سروده میشد و این نشان میدهد که سرودن شعر فارسی، پیش از طاهریان هم باب بوده؛ اما از آنها چیزی به دست ما نرسیده است. در دوره یعقوب لیث و جانشین او، عمرولیث، صفاریان پیشرفت قابل ملاحظهای داشتند؛ اما در دوره جانشینان آنها، این سلسله بهسمت و سوی زوال پیش رفت. خواجه نظامالملک توسی در سیاستنامه، گفته است که یعقوب لیث در اثر ارتباط دوستی با یک شیعه اسماعلی مذهب، به نام ابوبلال، به مذهب اسماعیلی درآمد.
در بین پژوهشگران و مورخان در مورد شیعه مذهب بودن صفاریان و اسماعیلی بودن یعقوب لیث، نظر موافق وجود ندارد و منابع در این مورد، متفقالقول نیستند.