۱-حملی:هریک ازدوقضیه قیاس از۴شکل محصورات تشکیل ودرنتیجه باضرب اندو۱۶ضرب بوجود میاید با توجه بشروط کلی(موجبه بودن یکی ازدومقدمه-کلی بودن یکی ازدومقدمه-حدوسط درهردوازهرجهت یکی باشد)۷مورد حذف وباتوجه به اشکال چهارگانه نتیجه تابع اخس مقدمتین است(جزئی وسالبه). قانون استنتاج:پس ازتشخیص اینکه دومقدمه ازچه شکل برخوردارندواینکه حدوسط خللی نداردحدوسط راحذف اکبررابراصغرحمل میکنیم کم وکیف ان تابع اخس مقدمتین است یعنی اگریکی سلبی باشدحتما سالبه واگرجزئی باشدحتماجزئی است. ۲-شرطی:دراین مورد نیز مشابه اقترانی حملی است مثال:اگر خورشیدطلوع کند روز موجود میشود(صغری) اگرروزموجودشود فضاروشن میگردد(کبری) پس اگر خورشید طلوع کند فضاروشن میگردد(نتیجه).
شکل چهارم: (میینکغ )موجبه بودن یکی ازدومقدمه وکلیت صغری ۵شکل صحیح دارد یا(خینکیین)اختلاف درسلب وایجاب وکلیت یکی ازدومقدمتین که۴شکل صحیح دارد. قیاس مرکب:۱-مساوات-قیاسی که براساس قضیه مساوات که خارج از مقدمات است تشکیل میشود در این قیاس حدوسط نداردویک مقدمه خارج از مقدمتین وجود دارد. ۳-قیاس-سیر نزولی ذهن از یک امر کلی بیک امرجزئی (قول مولف من قضایابحیث یلزم بذاته قول اخر) قیاس بردوگونه است مرکب وبسیط. این عددزوج است یا فردلکن زوج است پس فرد نیست لکن فرد است پس زوج نیست لکن فرد نیست پس زوج است لکن زوج نیست پس فرد است. ب:استثنائی :باقضایای شرطیه بوجود میایدودارای کلمه استثناء است که نتیجه یانقیض ان درمقدمات وجود دارد.
اقسام استدلال مباشر:تقابل(تناقض-تضاد-تداخل-داخلتان تحت التضاد)-عکس(مستوی-نقیض)-نقض(موضوع-محمول-هردو). شکل دوم-خینکب :اختلاف کیف در مقدمتین وکلیت کبری(۴جواب صحیح دارد) نتیجه درشکل دوم همیشه سالبه است. ویاترکیبی ازحملی وشرطی:اگرموجودی انسان باشد حیوان است علی انسان است پس علی حیوان است. مکافات عمل دردنیاست ویا اخرت لکن دراخرت نیست پس دردنیاست لکن دردنیا نیست پس دراخرت است. شکل سوم:(مغکیین)موجبه بودن صغری وکلیت یکی ازدومقدمتین ۶جواب دارد نتیجه همیشه جزئی است. شروط اختصاصی:نبودن سالبه جزئیه درمقدمتین-کلی بودن صغری درصورت موجبه بودن مقدمتین. ۱-تمثیل-سیر افقی ذهن از یک امر جزئی بیک امر جزئی دیگر ازراه مشابهت اندو(قیاس بنفس).
نشانی: تهران، بزرگراه اشرفی اصفهانی، نرسیده به پل بزرگراه شهید همت، خیابان شهید قموشی، خیابان بهار، نبش کوچه چهارم، پلاک 1. عنوان فارسی: حجت و استدلال مباشر (عنوان عربی: الحجة و الاستدلال المباشر). عنوان فارسی: حجت و استدلال مباشر (عنوان عربی: الحجة و الاستدلال المباشر). عنوان فارسی: حجت و استدلال مباشر (عنوان عربی: الحجة و الاستدلال المباشر).
» (ملّاصدرا، الشواهدالربوبیة فى المناهجالسلوکیه، مع حواشىالحاج ملّاهادى سبزوارى، تعلیق و تصحیح سید جلالالدین آشتیانى، «قم، مؤسسه مطبوعات دینى، 1382»، ص 29) برخى از معاصران شمار وحدتها را به 24 افزایش داده و سپس همه این وحدتهاى 24 گانه را در سه وحدت جمع کردهاند: «وحدت موضوع با جمیع مکتنفاتش، وحدت محمول با تمام مکتنفات آن، وحدت ربط با همه کیفیات و مقترنات آن» (محمود شهابى، رهبر خرد، منطقیات ـ «تهران، انتشارات کتابخانه خیّام، 1328»، ص 209ـ218) به هر روى، چنانکه ابنسینا در اشارات گفته است، شرط تناقض به اجمال، یک چیز است و آن اینکه هر چیزى که در یکى از دو گزاره متقابل رعایت شده، بىهیچ بیش و کم در دیگرى هم رعایت شود.
شهابالدین سهروردى، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، تصحیح و مقدّمه هانرى کربن، (تهران، پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى، 1380)، ج 1، ص 313 / ملّاصدرا، الحکمةالمتعالیة فى الاسفارالعقلیة الاربعة، (بیروت، داراحیاء التراث العربى، 1423)، ج 2، ص 88 / جمالالدین حسنبن یوسف حلّى، کشفالمراد فى شرح تجرید الاعتقاد، تصحیح و تعلیق حسن حسنزاده آملى (قم، مؤسسة النشرالاسلامى، 1425)، ص 159 / سید محمّدحسین طباطبائى، نهایةالحکمة، تصحیح و تعلیق عبّاسعلى زارعى سبزوارى، (قم، مؤسسة النشرالاسلامى، 1424)، ص 190. »[227] وی پس از تبیین احکام قضایا مینویسد: «همه آنچه در باب احکام قضایاگفته شد (نقیض، عکسها و نقض) نسبت به قضیه دگرگون شده از اصل، از نوع استدلال مباشر است؛ زیرا در تناقض، از صدق اصل به صدق معکوس و منقوض، و از کذب آن دو به کذب اصل، استدلال میکنیم و ما آن را استدلال مباشر نامیدهایم؛ چرا که انتقال ذهن به مطلوب ـ یعنی کذب یا صدق یک قضیه ـ تنها از یک قضیه معلوم، بیوساطت قضیهای دیگر حاصل میشود.
(قطبالدین شیرازى، شرح حکمةالاشراق، به اهتمام عبداللّه نورانى و مهدى محقّق، ص 84 / حسینبن عبداللّه بن سینا، الاشارات والتنبیهات، ص 180) مشهور است که ملّاصدرا وحدت حمل را هم به وحدتهاى پیشین افزوده است، اما برخى از عبارتهاى ایشان نشان مىدهد که وحدت حمل پیش از او نیز معتبر بوده است. هیچیک از منطقدانان بزرگ احکام قضایا را قسم مستقلّی از استدلال به شمار نیاورده، اما برخی از معاصران چنین کرده و احکام «گزاره»ها را قسمی از استدلال دانستهاند که در آن از یک گزاره به گزارهای دیگر میرسیم و آن را «استدلال مباشر» نام کرده و قسیم استدلال غیر مباشر قرار دادهاند. مرحوم مظفّر از یک سو، استدلال را به «مباشر« و «غیر مباشر» تقسیم کرده و استدلال مباشر را انتقال بیواسطه از یک گزاره به گزارهای دیگر دانسته، و از سوی دیگر، مطلق «استدلال» را اینگونه تعریف کرده است: «ما یتألّف من قضایا یتّجه بها الی مطلوب یستحصل بها.