اگر مسائل جنسی متناسب با سن کودک و بنا به ارزش های دینی و اجتماعی ـ خانوادگی به بچه ها آموزش داده شود موجب شکل گیری اطلاعات درست و صحیح در آنها می شود تا آنها هم بتوانند در برابر انحرافات از خود محافظت کنند همین فضای بی در و پیگر اینترنت و فضای مجازی اگر از سوی خانواده به خوبی مدیریت شود و به بچه ها آموزش های لازم و مدیریت صحیح داده شود، بچه ها به سراغ فضاهای ناامن نخواهند رفت هر چند که باز هم این فضای اینترنت می بایست برای کودک و نوجوان پاک باشد و والدین نباید تصور کنند که حال خیلی چیزها را یاد داده اند و بگذارند بچه صبح تا شب در فضای مجازی باشد این یک اشتباه است!.
برخی از والدین تصورشان این است که نباید مسائل جنسی را به کودک و نوجوان آموزش داد چرا که در این صورت کنترل آنها از دست می رود اما خطاب به این خانواده های عزیز باید بگوییم که اگر شما نگویید قطعا دیگران خواهند گفت! در دوران کودکی بچه ها با کشف اندام های تناسلی به بازی و پی بردن به هویت جنسی خود می رسند و در دوران نوجوانی هم در ارتباط با همسالان خود خیلی چیزها را می آموزند که شاید با ناآگاهی و انحراف همراه باشد پس قدم اول این است که خانواده ها در نظر داشته باشند که می باید هم در دوران کودکی و هم نوجوانی به فرزندان خود بر اساس سن و سالشان آگاهی و آموزش مناسب بدهند.
گاه پیش می آید که مشکلی برای یک خانواده در این زمینه صورت می گیرد و تازه آن زمان پدر و مرد آه از نهادشان بر می آید که ای کاش مراقب فرزندم بیشتر بودم یا اگر تغییر رفتاری در او می دیدم، چرا واکنشی نشان دادم و آن را طبیعی انگاشتم اما واقعیت این است که کوچکترین تغییر رفتار بچه ها در دوره کودکی و نوجوانی باید مورد موشکافی و زیر ذره بین پدر و مادر قرار بگیرد تا صدمه روحی و جسمی برای بچه و خانواده اش به بار نیاورد. حضرت پیامبر(ص) به بعضی از کودکان نگاه کردند، رفتار آنها حکایت از عدم آشنایی به آداب و احکام دینی بود و برای توجه دادن اولیاء کودکان فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان، یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا از دست پدران مشرکشان؟ فرمودند: نه، بلکه از دست پدران مؤمنشان، که هیچ چیز از فرائض و احکام الهی را به آنها نمیآموزند و حتی ممکن است اگر کودکان خود یاد بگیرند، والدین مانع آنها شوند.
پاسخ گویی به پرسش های جنسی کودکان مقوله ای بسیار مهم و در عین حال فوق العاده حساس است و اندک سهل انگاری در این زمینه پیامدهای ناگواری دارد؛ زیرا کودکان امروزه از طریق تبلیغات، فیلم ها، تلویزیون و ماهواره پیام های جنسی زیادی دریافت می کنند و اگر والدین خود را به بی خبری بزنند و آنان را به حال خود رها کنند، برای دریافت پاسخ پرسش های خود به هر دری می زنند و ممکن است اطلاعات نادرستی کسب کنند. همان گونه که برای تربیت بدنی، تربیت اجتماعی، و تربیت معنوی کودک باید برنامه ریزی کرد و فرصت های آموزشی مختلف را برای آن ها تدارک دید، باید شرایطی را فراهم آورد که کودک از این حوزه نیز آگاهی های لازم را کسب کند و بنا به نیاز و درک خود و در مسیر رشد تدریجی اش تا جوانی، دانش، نگرش و رفتارهای مناسب را در این باره به دست آورد.
در دنیای امروز که کودکمان را محرک های محیطی فراوانی چون شبکه های ماهواره، اینترنت، شبکه های مجازی احاطه کرده اند و هر یک از آن ها تأثیرات بسیار گسترده ای بر روی ذهن و روح آن ها می گذارد، نمی توان بی تفاوت بود و کودکان را بدون هیچ گونه زره دفاعی در این دنیا رها کرد. هدف نگارنده در این نوشتار این است که با آگاهی دادن به والدین و مربیان و معلمان در زمینه چگونگی تربیت جنسی کودکان پیش از دبستان، کمک کنیم تا زندگی بهتری داشته و شاهد سوءاستفاده های جنسی و آزار جنسی برخی کودکان سرزمینمان به دلیل ناآگاهی آن ها و خانواده هایشان نباشیم.
تربیت جنسی فرایندی است که به رشد جنسی سالم، روابط بین فردی، عاطفه، تصور بدنی و آشنایی با آناتومی اندام های جنسی، نقش های هویتی و جنسیتی، خودداری، راهنمایی در مورد مسائل جنسی و بهداشت باروری کمک می کند. آنان باید سعی کنند با شناخت مراحل رشد جنسی کودکان و نوجوانان به پرسش ها و کنجکاوی های جنسی فرزندان خود پاسخ های مناسب و سنجیده بدهند و از این طریق مانع انحراف فکری، سرکوب جنسی و مخفی کاری آنان شوند. البته با توجه به تأثیر گروه همسالان بر کودکان نمی توان از نقش آن ها در این زمینه غافل شد، اما بیشترین یادگیری در مورد مسائل جنسی قبل از ورود به مدرسه (دوره پیش از دبستان) در خانواده شکل می گیرد.
اگر والدین به سؤالات و کنجکاوی های جنسی کودکان واکنش های طبیعی و متناسب با ظرفیت و ادراک شناختی آن ها- به دور از مخفی کاری و سرکوب- داشته باشند، خطر منحرف شدن ذهن کودکان نسبت به مسائل جنسی، کاهش می یابد؛ چرا که کنجکاوی کودک در ابتدا صرفاً جنبه شناختی دارد، اما اگر برخورد والدین با سرکوب و ممنوعیت همراه شود، ممکن است که این کنجکاوی معمولی و شناختی، جنبه ی جنسی پیدا کرده و نهایتاً زمینه های انحراف اخلاقی را در آن ها به دنبال داشته باشد. برای اینکه به فرزندانتان آموزش بدهید که چه چیزهایی را می تواند با دیگران در میان بگذارد و چه رفتارهایی از او قابل قبول است، می توانید با او نقش بازی کنید: ” اگر دوستت از تو خواست اعضای خصوصی بدنت را به او نشان بدهی، به او چه می گویی؟” یا ” اگر دوستت پرسید همجنس بازی یعنی چه، تو چه کار می کنی؟” شما می توانید به عنوان والدین کودک، چند جمله ی ساده به فرزند خود بیاموزید تا اگر موردی پیش آمد بتواند از آن ها استفاده کند.
• یکی از مهمترین کارهای شما والدین در حیطه تربیت جنسی این است که بتوانید سطح شرم کودکان رو به رشد خود را در حدی نگهدارید که وقتی بچه ها به اطلاعات نیاز داشتند، نه شما و نه کودکان نسبت به پرسش در این باره بی میل نباشید. بنابراین آشنایی والدین با مراحل رشد جنسی کودکان و چگونگی برخورد مناسب و سازنده با نیاز ها و ویژگی ها روان شناختی و زیست شناختی آنان می تواند سلامت جنسی کودکان را در مراحل بعدی تأمین کند. والدین می توانند با درک بهتر خود از پیچیدگی های جنسیت، به فرزندان خود کمک کنند تا با عزت نفس بیشتری رشد کنند و صاحب دانشی شوند که مسئولیت پذیری آن ها را در آینده، افزایش می دهد.
• باید علاوه بر آموزش اطلاعات لازم زیست شناختی، به فرزندان خود درباره ی روابط انسانی نیز آموزش بدهید چرا که دوستان، آموزگاران و آشنایان، نقشی حیاتی در دنیای کودکان دارند. ممکن است بچه ها از صحبت در مورد این مسائل خجالت بکشند یا در زمان صحبت درباره آن بخندند، والدین باید به آن ها آموزش دهند که دانش درباره ی جنسیت چیزی نیست که ازآن خجالت بکشیم. نقش والدین در شکل دهی متعادل و پایدار ” هویت جنسی فرزندان “، یکی از مهمترین، دشوارترین و در عین حال ظریف ترین مداخلات تربیتی است که سهم بزرگی در آینده ی کودکان دارد. آموزش های زودرس، شتاب زده و ناشیانه ی مسائل جنسی به کودکان، همان اندازه آسیب زا خواهد بود که اگر این آموزش ها با تأخیر، پنهان سازی و یا نادیده گرفتن همراه باشد.
با توجه به اینکه کنجکاوی کودک در این مرحله شدید و جهت دار است؛ لذا مراقبت هایی که والدین در رابطه با خود و در رابطه با فرزندان دارند، همانند دوره پیش از دبستان باید با شدت بیشتری صورت گیرد؛ ضمن این که میل شدید کودکان دبستانی به تقلید از بزرگترها باعث می شود که با سادگی مخصوص خودشان، رفتار آنها را قبول و کپی کنند، مثلاً، کودکان همراه با والدین شان ورزش می کنند، شطرنج بازی می کنند، کتاب می خوانند، نقاشی می کشند یا به موضوعات ادبی تمایل نشان می دهند و یا ناسزا یاد می گیرند. مثال: ما چگونه به دنیا می آییم؟ جواب: همه ما در شکم مادرانمان بوده ایم و خدا ما را بدنیا آورده است… کودک نباید در هنگام خواب برهنه باشد زیرا لمس اعضای او با هم و یا تشک موجب انحراف می شود پوشاندن بدن فقط مخصوص نامحرم نیست بلکه خواهر و برادر و والدین نیز باید قسمت های محرک بدن را از یکدیگر بپوشانند (به جز زن و شوهر) به کار بردن الفاظ رکیک همیشه مذموم است و در نزد کودک مذموم تر، زیرا ممکن است او به جستجوی معانی آنها بر آید.
این پسر بچه ۵ سال بیشتر نداشت اما راه فریب دادن پدر و مادرش را یاد گرفته بود! بدتر از همه این است که والدین او حتی وقتی پای تلویزیون نشسته بود به سانسور اهمیتی نمی دادند و معتقد بودند بچه ها از خردسالی باید با همه چیز آشنا شوند، اما من محمد جانبلاغی نظرم کاملا خلاف این است و اعتقاد دارد این دست آشنایی های زود هنگام، به بیداری زودرس جنسی می انجامد که اصلا به نفع کودکان نیست. تربیت جنسی هم مانند تربیت عقلانی، سیاسی، اجتماعی و… یکی از انواع تربیت است و شامل همه آگاهی ها و آموزش هایی می شود که هر یک از ما باید آنها را از دوران اولیه زندگی، در جهت رشدی متناسب و متعادل غریزه جنسی فرا گیریم و غفلت درباره آن عواقبی ناخوشایند را در بزرگسالی برجای خواهد گذاشت که از آن جمله می توان به اختلالات جنسی، زندگی مشترک ناموفق و حتی گرایش به بزه اشاره کرد.
با این حال همیشه پرسش هایی وجود دارند که ممکن است در پاسخ دادن به آنها هر چند محافظه کارانه عمل کنید اما همچنان صلاح نمی دانید پاسخ آنها را مستقیما به کودک بدهید و پی راهی برای بیان غیر مستقیم آنها می گردید که در این گونه، نگهداری حیوانی یا گیاهی در خانه و بردن کودکان به باغ وحش و… میتواند در روشن شدن نگرش آنها نسبت به مسائل جنسی موثر باشد. برخی مسائل هم هست که ظاهراً ربطی به مسائل جنسی ندارد، اما مطالعات نشان داده که به طور غیر مستقیم روی سلامت جنسی نوجوانان و جوانان تاثیر دارد، مثل ترویج ورزش همگانی، پر کردن اوقات فراغت، رفع بیکاری و مسائلی مانند این ها به طور کلی می توان گفت خانواده، مدرسه و جامعه نقش مکمل دارند و اگر یکی کارش را نادرست انجام دهد، دچار مشکل می شویم.
می گویید: «من تو را از فروشگاه خریدم» یا «تو از آسمان افتادی»، وقتی او به شما می گوید: «این نوزاد چه طور به دنیا آمده؟» و شما می گویید: «توی کوچه پیدایش کرده ایم» وقتی او از شما می پرسد: «فرق دختر و پسر چیست؟» و شما او را تنبیه کنید، انتظار نداشته باشید او در بزرگسالی عاقل و منطقی و واقع بین باشد یا پس از این همه دروغ به شما اعتماد کند.